سيستم راندگی شکرآب واقع در شمال شهر بيرجند، دارای پرتگاه های متناوب گسلی همروند با گسل اصلی می-باشد. با توجه به ویژگی های ساختاری، سازوکار روند های گسلی موجود در منطقه، چین های وابسته به گسلش و رخداد مهاجرت از سمت شمال به جنوب در گسل شکرآب، مدلسازی برای الگوی هندسی ا چکیده کامل
سيستم راندگی شکرآب واقع در شمال شهر بيرجند، دارای پرتگاه های متناوب گسلی همروند با گسل اصلی می-باشد. با توجه به ویژگی های ساختاری، سازوکار روند های گسلی موجود در منطقه، چین های وابسته به گسلش و رخداد مهاجرت از سمت شمال به جنوب در گسل شکرآب، مدلسازی برای الگوی هندسی انتشار گسل انجام می گیرد که منطبق بر پهنه گسلی شکر آب باشد. در این مدل پرتگاه های جدید در فرو دیواره پرتگاه های قبلی تشکیل می گردند. بر اساس نتایج مدلسازی انجامگرفته، مهمترین عامل برای ایجاد پرتگاه های متناوب، فشارش شمالی- جنوبی در راندگی شکرآب می باشد. در هر مرحله با افزایش مقدار کوتاه شدگی، گسل های جدید ظاهر می شوند؛ بهنحویکه اولین راندگی در سمت شمال پهنه شکرآب ایجاد می گردد و گسل های بعدی با افزایش مقدار کوتاه شدگی به میزان حداکثر 58%، در سمت جنوبی پهنه و در فرودیواره گسل های قبلی ایجاد می گردند. در این مدلسازی، شیب راندگی های ایجاد شده در چهار مرحله کوتاه شدگی بین 60- 65 درجه متغیر می باشد که با شیب واقعی گسل های شکرآب به میزان 70 درجه همخوانی تقریبی دارند. با توجه به نتایج آزمایشگاهی مشخص می شود که توالی ایجاد راندگی ها در هر مرحله مدلسازی با توالی راندگی ها در پهنه شکرآب و با مهاجرت شمالی – جنوبی گسل سازگار می باشد. با توجه به هندسه راندگی ها و پس راندگی، مدل تشکیل ساختارها در این پهنه گسلی مدل سری شکننده پیش بوم1 می باشد که شاخه های راندگی ها از یک نقطه منشاء می گیرند.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر با استفاده از داده های سنجنده ASTER و به کمک نرم افزار ENVI، مطالعات سنجش از دور به منظور شناسایی پتانسیل و حضور کانه سازی احتمالی آهن در گستره مراغ بندرچارک واقع در استان هرمزگان، انجام شد. سپس اکتشاف مقدماتی گستره-های امیدبخش، با استفاده از روش ژئوفیزیکی چکیده کامل
در پژوهش حاضر با استفاده از داده های سنجنده ASTER و به کمک نرم افزار ENVI، مطالعات سنجش از دور به منظور شناسایی پتانسیل و حضور کانه سازی احتمالی آهن در گستره مراغ بندرچارک واقع در استان هرمزگان، انجام شد. سپس اکتشاف مقدماتی گستره-های امیدبخش، با استفاده از روش ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی صورت گرفت. عملیات دورسنجی داده های گستره شامل مراحل پیش-پردازش همانند تصحیح هندسی به روش تصویر به تصویر و تصحیح اتمسفری و تکنیک های پردازش ترکیب رنگی کاذب، نسبت گیری باندی، برازش کمترین مربع ها، تحلیل مولفه های اصلی انتخابی و در نهایت طبقه بندی نظارت شده با استفاده از روش نقشه برداری زاویه طیفی است. در نتیجه این فرآیند، نقشه پهنه های دگرسانی مرتبط با کانی زایی آهن منطقه مورد مطالعه مشخص شد. عملیات برداشت مغناطیسی در گستره ای به وسعت تقریبی 2/11 کیلومتر مربع و در 1913 ایستگاه اندازه گیری با استفاده از دستگاه مگنتومتر پروتون انجام شده است. برای انجام عملیات پردازش و تفسیر کیفی داده های مغناطیسی نظیر اعمال تصحیحات و فیلترهای مختلف همانند برگردان به قطب، گسترش به سمت بالا تا ارتفاع های مختلف، فیلتر پایین گذر، فیلترهای مشتق شامل گرادیان افقی کل و سیگنال تحلیلی، از نرم افزار Geosoft Oasis montaj استفاده شد. درنهایت به منظور بررسی روند بی هنجاری های مغناطیسی مشاهده شده بر روی سطح، تعیین شکل تقریبی توده کانسار و تخمین عمق آن، مدلسازی وارون سه بعدی داده ها انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر از طریق تلفیق دو روش سنجش از دور و مغناطیس سنجی همراه با مدل سازی وارون سه بعدی داده های مغناطیسی نشان می دهند که منطقه مراغ از نظر کانه سازی آهن دارای پتانسیل بالایی است. نتایج این پژوهش برای کلیه کاربران علوم زمین بویژه زمین شناسان و مهندسین اکتشافی قابل استفاده خواهد بود.
پرونده مقاله
کانسار مس بشنه با مساحت 5/0 کیلومتر مربع در استان کرمان و در ﻓﺎﺻﻠﻪ ٨٠ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮى ﻏﺮب ﺷﻬﺮ سیرجان قرار دارد. در این کانسار فلزی با ارزش، فعالیتهای اکتشافی متنوعی همانند ﻋﻤﻠﻴﺎت دورﺳﻨﺠﻰ، پیمایشهای ﺻﺤﺮاﻳﻰ، اکتشافات ژئوفیزیکی، اکتشافات ژئوشیمیایی سطحی شامل نمونهبرداری سطحی و چکیده کامل
کانسار مس بشنه با مساحت 5/0 کیلومتر مربع در استان کرمان و در ﻓﺎﺻﻠﻪ ٨٠ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮى ﻏﺮب ﺷﻬﺮ سیرجان قرار دارد. در این کانسار فلزی با ارزش، فعالیتهای اکتشافی متنوعی همانند ﻋﻤﻠﻴﺎت دورﺳﻨﺠﻰ، پیمایشهای ﺻﺤﺮاﻳﻰ، اکتشافات ژئوفیزیکی، اکتشافات ژئوشیمیایی سطحی شامل نمونهبرداری سطحی و تجزیه شیمیایی 94 نمونه، حفر و برداشت سه رشته ترانشه همراه با برداشت و تجزیه شیمیایی تعداد شش نمونه و نیز حفر هشت حلقه گمانه اکتشافی عمیق با مجموع طول ﻛﻠﻰ 5/414 ﻣﺘﺮ صورت گرفته است. همچنین براساس عملیات دورسنجی و زمینشناسی ساختاری پهنه، تمام گسلهای موجود در این پهنه به نقشه درآمدهاند. در پژوهش حاضر تمام فعالیتهای اکتشافی انجام شده در کانسار ﻣﺲ بشنه، تجزیه و تحلیل شده و ارتباط آنها با گسلهای موجود در پهنه، مورد بررسی قرار گرفت. برای دستیابی به هدف، تکنیک های مختلف همانند رسم نمودار گل سرخ گسلها، پردازش دادههای مقاومت ویژه و بارپذیری برداشت مستطیلی و مدلسازی وارون هموار دادههای پنج پروفیل دوقطبی- دوقطبی، رسم نقشههای هم عیار نمونهبرداریهای سطحی و ترانشهها و تهیه مدل سه بعدی عیارسنجی گمانههای اکتشافی پهنه بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که محلهای کانهزایی در ارتباط مستقیم با شکستگیها و گسلهای موجود در پهنه هستند و روﻧﺪ بیشتر رﮔﻪﻫﺎى ﻛﺎﻧﻪدار در راﺳﺘﺎى ﮔﺴﻞﻫﺎى اﺻﻠﻰ است. در پایان، بهمنظور تکمیل اکتشافات مراحل قبلی و شناخت بهتر کانسار، براساس تمام مطالعات انجام شده و تلفیق نتایج حاصل بهعنوان یک راهنما و کلید اکتشافی، حفاری چند حلقه گمانه اکتشافی جدید پیشنهاد شد.
پرونده مقاله